اردوی انزلی ،اردویی به یاد ماندنی
شور ،هیجان، امید و پویایی بین تک تک اعضا موج می زند هر کس از شهر و کانونی با روحیاتی خاص خود را به این اردو رسانده .لر،کرد،فارس،عرب،بلوچ و بختیاری هر یک از گوشه ای از ایران آمده تا چند روز را در اردوگاه مهر انزلی با هم سپری کنند اردوگاهی که با ورود اعضا پر می شود از صدای جوانانی که یک سال با تمام وجود داوطلبانه و بدون هیچ چشم داشتی در هلال احمر فعالیت کرده اند و با روحیه ای شاد و خستگی ناپذیر قدم در راه اجرای اهداف بشردوستانه این جمعیت نهاده اند.حال در این اردوگاه گرد هم آمده اند تا فارغ از تفاوت های قومی ،نژادی،و مذهبی در لباسی یک رنگ و زیر پرچم واحد هلال احمر با دوستی ،مهر و اتحاد اصل یگانگی و اتحاد را به همگان گوشزد نمایند.میزبانان اردو اعضای خوب و خونگرم استان مازندران با مدیریت خانم احمدی معاون جوان و مهربان امور جوانان این استان آماده اند تا روزهایی به یاد ماندنی را برای مهمانان رقم زنند.استقبال گرم و صمیمی میزبانان با لباس های محلی و بوی اسپند و لبخند مهربانی که با تمام خستگی و گرما بر لبان تک تک میزبانان جای خوش کرده است خستگی یک روز در راه بودن را از تن می زداید . قلب شرکت کنندگانی که به عشق دریا به اردو آمده اند در تپش هست تا باصدای موج دریا آرام گیرد .غروب آفتاب ساحل پر می شود از صدای جوانانی ، با شور و هیجان و دوربینی که به دنبال سوژه می گردد برای ساخت کلیپی به یاد ماندنی از اردو . با فرا رسیدن شب و بارش باران ساحل کنار رو به خلوتی می گذارد و صدا ها به درون کمپ ها منتقل می شود و اعضا فرصت می یابند تا کمی بیشتر با یکدیگر آشنا گردند و صحبت ها تا نیمه شب ادامه می یابد با صدای رادیو و دعوت به سمت نماز و ورزش صبحگاهی و بارش باران روزی شاد و مفرح در اردوگاه آغاز میگردد . صدای باران ، غرش امواج دریا،رادیو اردو و صدای هم همه ی جوانان همگی هارمونی می سازد آرام و متلاطم آمیخته با ترس و هیجان رفتن برای سورتمه سواری .حرکت به سمت تالاش و منطقه سورتمه سورای در حالی که خیلی ها تا به حال سوار بر سورتمه نشده اند شاید ترس مانع بوده و شاید هم سورتمه ای برای سوار شدن وجود نداشته اما اکنون همگی در صفی طولانی ایستاده اند تا حسی آمیخته با ترس ، هیجان و وحشت را تجربه کنند صدای فریاد کسانی که سوار بر سورتمه به سمت پایین در حرکتند حس اضطراب و ترس را افزایش میدهد هیجان قبل از سوار شدن در مسیر تبدیل میگردد به ترس و اضطراب و صدای فریاد پشیمانی از سوار شدن اما در پایان مسیر باز تلاش برای سوار شدن مجدد تا باز هم این حس زیبا را تجربه کنند در راه بازگشت به اردوگاه هر کسی وصفی دارد از تجربه خویش برنامه بعدی اردو کارگاه خلاقیت .کارگاهی با برنامه های نو جدید . کارگاه با توضیحاتی در مورد خلاقیت ، افراد خلاق ، چگونگی اجرای برنامه و تیم بندی آغاز می شود اولین گام برای خلاق بودن اجرای شکلک گروهی ، شکلکی که بتواند خنده را بر لب حضار بنشاند کاری که در شرایط عادی شاید کمتر کسی حاضر به انجامش در حضور جمع باشد ولی جو حاضر در سالن به گونه ای ست که پرده های خجالت و رودربایستی دریده شده است و همه در تلاش اند تا فردی خلاق باشند هر تیم با شکلک خاص خود به روی سن می آید برخی از شکلک ها به قدری خلاقانه ست که ناخودآگاه لبخند بر لبان می نشیند .ادامه برنامه خلاقیت استفاده از تعداد محدودی روزنامه برای ساخت برج دو متری یا توپ و بازی با ان .اتحاد ،کار تیمی و هیجان و انرژی فراوان تیم ها و ایده های نو و خلاقانه نبود تجهیزات را جبران میکند و کم کم برج ها رو به آسمان می ایستند و تست اسقامت می دهند گام بعدی هدایت توپ در حلقه گروهی با پاهای بسته شده با روزنامه و چسب تا دروازه به اعضا یادآوری میکند که تنها با گام های منسجم و متحد می توان به موفقیت دست یافت و کوچکترین افراط یا تفریطی حرکت را متوقف خواهد کرد .کارگاه خلاقیت هم با تجاربی مفید به پایان می رسد. پس از یک روز پر مشغله جنگ شادی و اجرای خوب مجریان و دکور زیبای خانه محلی مازندرانی انرژی مضاعفی را به شرکت کنندگان تزریق میکند و صدای کف ، سوت ، جیغ و هورا فضا را پر میکند این شادی مهمانی ویژه دارد معاونت دانشجویی و جوانان سازمان که به درخواست حضار دقایقی درباره اردو ها و فعالیت ها و برنامه به صحبت می پردازد .حضور بازیگر خوب صدا و سیمای گیلان و اجرای زیبا وی سبب میشود تا گذر زمان در سالن احساس نشود و خاطره ای به یاد ماندنی را برای اعضا رقم زند .با پایان جنگ شادی در نیمه شب شرکت کنندگان و حال و هوای نمایش ها به سمت خوابگاه روانه میگردند . تا فردا روزی دیگر را با برنامه های متفاوت آغاز کنند.برنامه های روز آخر تالاب ، طرح دریا ، بازار و اختتامیه . طرح دریا به دلیل بارش باران و خشم دریا لغو می گردد و اعضا در حسرت شنا در دریا به سمت تالاب میروند تالاب گل لاله انزلی میزبان جوانانی از نقاط مختلف ایران است که امده اند تا هیجان و سرعت را با قایق سواری در دل تالاب تجربه کنند.حرکت سریع قایق ها و فریاد قایق سواران سکوت تالاب را در هم می شکند. تالاب مواج می شود گویی که با موج های خود می خواهد سهیم باشد در شادی و هیجان بچه ها.با تمام شدن صف طولانی انتظار صدای بوق اتوبوس ها اعضا را به درون اتوبوس فرا میخواند تا به اردوگاه بازگردند و آماده شوند برای خرید سوغاتی از بازار ازاد انزلی . پس از بازگشت از خرید اردوگاه در انتظار به سر می برد در انتظار مدیریی جوان و پر انرژی مدیری که آمده تا اثبات کند در عین مدیریت می تواند دوستی خوب برای جوانان بود . حضور دکتر قبادی در صف شام و در کنار اعضا مثل یک عضو عادی خاطره ای خواهد شد ماندگار بر اذهان خاطره مدیریی خاکی و بی ریا . اختامییه با مراسم زیبای مازندرانی اغاز میشود و باز هم مجریان خوب و برنامه های شاد و متنوع فضایی خاص به سالن می دهد . حضور دکتر قبادی بر روی سن و صبحت های گرم و صمیمی ایشون با اعضا و آمادگی همیشگی برای پاسخ گویی به سوالات و قول عیدی روز دختر به شرکت کنندگان در اردو صدای جیغ و سوت و دست را در سالن طنین انداز میکند با خداحافظی مجریان رسما برنامه اردو به پایان می رسد اما این پایان شروعی ست برای سوالات جور واجور اعضا در درب سالن از مدیریی مهربان و صبر ایشون در پاسخگویی به سوالات .
طلوع آفتاب همزمان با صدای اتوبوس ها و خداحافظی از دریا و دوستان .اردو به پایان می رسد ولی خاطره مسابقه طناب کشی در نماز خانه ، سورتمه سواری در باران ، شکلک های کارگاه خلاقیت ، حضور یک مدیر در صف غذا ، بوی خوش اسپند و لبخند شیرین کادر اجرایی ، صدای ساز و دهل محلی بر روی اسکله و دهها خاطره شیرین سال های سال ذهن را قلقلک می دهد .
پایان /وحیده .ماهانی